پیام عاشورا
چـقـدر مفـید بـود ؟

پیام عاشورا irnab ir پیام عاشورا

چکیده
ازجمله مهمترین قیام هایی که بعد از رحلت پیامبراکرم (ص) رخ داد و پایه های اسلام را مستحکم و پایه های کاخ ستمکاران را برای همیشه تاریخ به لرزه درآورد، قیام امام حسین (ع) در سال ۶۰ هـ.ق بود. امام حسین (ع) با خون مطهر خود پیام بندگی، اطاعت الهی، تسلیم هوای نفس نشدن، ظلم ستیزی، صبر، بردباری، امر به معروف و نهی از منکر، تسلیم محض در برابر حضرت حق جل و اعلی، و اینکه مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است را برصفحه تاریخ نوشت. امام حسین (ع) با شهادت خود به جهانیان فهماند که حکومت مشروع از آن آل پیغمبر (ص) است نه آل ابوسفیان. خطبه های آتشین امام سجاد (ع) در مسجد شام و حضرت زینب (ع) در بازار کوفه ماهیت کفر آلود و ننگین بنی امیه و میزان درندگی، قساوت قلب، رذالت، و چهره اهریمنی آنها را برملا کرده با ید حادثه عاشورا به پیام های عاشورا متصل شود تا عبرت واقع شدن آن ملموس تر گردد. امام حسین (ع) با آن فداکاری بی نظیر اسلام را زنده کرد و بقاء آن را تا ابد تضمین نمود، همانطور که جمله زیر بیانگر این مطلب است (الإسلامُ، محمدیُّ الحدوث و حسینیُّ البقاءُ) (۱)حضرت محمد (ص) آئین اسلام را آورد و امام حسین (ع) سبب بقاء و ثبات آن شد.
کلید واژه: امام حسین (ع)، پیام، عاشورا، شهادت، اباعبدالله (ع)،کوفه
مقدمه
شهید مرتضی مطهری در تعریف پیام می گوید: « پیام یعنی فکری را، پیغامی را به دیگران رساندن » کلمه پیامبر و پیغامبر که در زبان فارسی آمده است نیز به معنای پیام آور است یعنی اینکه پیامبر (ص) حکم را از جانب خداوند می گیرد و به مردم می رساند و خود کلمه پیامبر ترجمه کلمه رسول است که از رسالت گرفته شده است ورسالت در جایی به کار می رود که پیامی در کار باشد. (۲)
واژه عاشورا بروزن «فاعولا» است و این وزن یکی از وزن های عددی،در زبان عربی است که بعد از اسلام برای دوعدد نهم و دهم به کار رفته است. عاشورا، عاشوراء، عشورا ء، عاشوربه معنای دهم ماه محرم می باشند، گفته اند عاشورا عربی شده واژه عبری «عاشور» نام روز دهم ماه تشری یهودیان است. (۳)
دلایلی که ضروری دانسته شده درباره موضوع پیام های عاشورا از دیدگاه روایات تحقیق شود: الف ـ اززمانیکه خداوند حضرت آدم را آفرید، حق وباطل در مقابل یکدیگر بوده اند که نمونه آن کشته شدن هابیل بدست قابیل بود. خداوند یکصد وبیست وچهار هزار پیامبر برای هدایت بشریت فرستاد که هر کدام از آنها با طاغوت یا طاغوتهایی مواجه بوده اند، تاریخ تکرار نمی شود ولی وقایع تاریخی در هر زمان ممکن است اتفاق بیفتد، مطالعه و بررسی عمیق نهضت عاشورا باعث می شود از بروز چنین حوادثی در آینده جلوگیری کنیم. در هر زمان حسینی هست و در طرف مقابل یزیدی، حادثه عاشورا این پیام را داد که مبادا حسین های زمان ندای «هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی» آیا کسی هست مرا یاری دهد. سردهند ولی کسی نباشد آنها را یاری کند.
ب ـ اگر ما نسبت به نهضت عاشورا شناخت و آگاهی پیدا کنیم از جمله فوائد آن این است که اولاً: باعث پای بندی بیشتر به فرامین و دستورات اسلامی می شود. ثانیاً: عاشورا را در یک مدار که مصیبت جانگداز اباعبدالله (ع) و یاران با وفایش در آن روز واقع شد نمی بینیم، بلکه عاشورا از دیدگاه دیگر قابل بررسی است وآن شناخت پیام های عاشورا است که سبب حرکت در خط و مشی اباعبدالله (ع) و دست یابی به حقایق است.
فصل اول
عوامل و مقدمات حادثه عاشورا

الف ـ انحراف جامعه از مسیر اسلام عامل قیام سید الشهداء (ع) بود چگونه شد مردمی که امام حسین (ع) را بر روی دستان پیامبر (ص) دیده بودند و بارها مشاهده کرده بودند که هنگامیکه امام حسین (ع) وارد مجلس می شد، پیامبر (ص) از منبر پایین می آمدند و آن حضرت را در آغوش می گرفتند، اما این مردم چنین رفتاری با امام حسین (ع) انجام دادند، ریشه این انحراف را باید در زمان معاویه جستجوکرد.معاویه از سه عامل برای تقویت مقاصدشوم خود بهره برد:
۱ـ تبلیغات

معاویه بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) ظاهر شد و دست به جعل احادیثی زد که عدد آن را کسی جز خدا نمی داند و به خاطر همین جعل احادیث همه جوانب و ارزشهای دینی را مسخ و نابود کرد و دین اسلام را تبدیل به یک دینی کرد که حکام ستمگر خواهان آن هستند. (۴) لذا معاویه از راه جعل احادیث توسط امثال ابوهریره و نسبت دادن آنها به پیامبر(ص) افراد ساده لوح را فریب می داد.
۲ـ تطمیع: معاویه با اهداء جوایز، اعطای پست ومقام، سران و نخبگان را می فریفت و مقاصد خود را بوسیله آنها اعمال می کرد.
۳ـ تهدید: معاویه عده ای را هم از طریق تهدید مطیع خود می کرد مثلاًاگر کسی به او ناسزا می گفت فورا دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار می گرفت یزید نیز راه پدر را ادامه داد و با تطمیع و وعده ملک ری ابن سعد را به جنگ امام حسین (ع) فرستاد. سیاست یزیدبود که فردی مثل عمر سعدرا به جنگ سید الشهداء (ع) بفرستد زیرا او از علمای کوفه بود و هزاران نفر طرفدار داشت و عمر می توانست در صورت عزم جنگ با سید الشهداء (ع) عده زیادی را با خود به راه بیندازد.
ب ـ عدم بصیرت

عدم بصیرت دینی ازجمله عوامل انحراف جامعه از مسیر اسلام بود بصیرت به نگاهی گفته می شود که همراه تعقل و تفکر است این جمله عمر سعد، که در صبح عاشورا گفت: (یا خیلَ الله! اِرکبی و بالجنّّه ـ أبشِری) (۵)
ای لشکرخدا سوار شوید، شما را به بهشت بشارت می دهم. نشان دهنده آن است که کوفیان بصیرت و شناخت نسبت به ساحت مقدس اباعبدالله (ع) نداشتند و گرنه هر صاحب عقل و اندیشه ای می فهمد که جنگ با امام(ع) چیزی جز سخط و غضب الهی در برندارد. امام حسین (ع) درفرازی در دعای عرفه این گونه از خداوند در خواست می کند:«اللّهمَّ اجعَل غِنایَ فی نَفسی و الیَقینَ فی قلبی و الإخلاصَ فی عَمَلی و النّورَ فی بَصَری و البَصیرَهٌَ فی دینی» خدایا مرا به بی نیازی در نفس، و یقین در قلب، و اخلاص در عمل و نور درچشم و بصیرت در دین عطا فرما.
ج ـ دعوت کوفیان

سران شیعه در کوفه نامه هایی به امام حسین (ع) نوشتند و از امام (ع) دعوت کردند به کوفه برود. امام حسین (ع) با این استقبال عظیم نامه ها دعوت آنها را پذیرفت و پسر عموی خود حضرت مسلم بن عقیل (ع) را به نمایندگی خود فرستاد، تا مسلم (ع) شرح حال کوفیان را بیان کرده اگر چنانچه کوفیان به آنچه که در نامه ها نوشته اند وفادارند امام (ع) نیز به طرف کوفه حرکت کند. باید دانست که فرستادن مسلم به طرف کوفه یک اتمام حجت برکوفیان بود و عامل اساسی نهضت امام (ع) دعوت کوفیان نبوده است. امام (ع) با علم امامت می دانست که این سفر، سفر شهادت است آنچه ظاهرقضا یا نقل می کند امام حسین (ع) به طرف کوفه حرکت کرد و در اثر برخورد با حر و اجازه ندادن حر که امام (ع) از حوزه عراق خارج شود و حاضر نشدن امام (ع) که تحت حفظ حر به کوفه برود راهی پیش گرفتند تا به کربلا رسیدند. اما کوفیان هجده هزار با مسلم (ع) بیعت کردند تا اینکه با حیله عبیدالله بن زیاد اطراف اورا خالی کردند و عاقبت آن حضرت دستگیر شد و به شهادت رسید. این بود برخورد کوفیان با نماینده امام (ع) که اگر خود امام حسین (ع) نیز به کوفه رفته بود سرنوشتی بهتر از حضرت مسلم (ع) نداشت. امیرالمؤمنین (ع) در نکوهش کوفیان می فرماید: « و ماأنتم بِرکنٍ یُمالُ بکُم، ولازَوافِرُعِزًّیُفتَقَرُإلیکم. ما أنتم إلاّکإبلٍ ضَلَّ رُعاتُها، فَکُلَّما جُمِعَت مِن جانبٍ اِنتَشَرَت من آخَرَ.»(۶) شما را (کوفیان) پشتوانه خود نمی پندارم، شما یاران شرافتمندی نیستید که کسی به سوی شما دست دراز کند، به شتران بی ساربان می مانید که هر گاه از یک طرف جمع آوری گردید، از سوی دیگر پراکنده می شوید.
فصل دوم
تعریف پیام: فارسی آن پیغام است یعنی از زبان کسی، خبری و مطلبی به دیگری گفتن، رسالت (۷)
ب ـ شرایط موفقیت یک پیام
۱ـ ماهیت پیام ۲ـ شخصیت پیام رسان
۳ـ ابزار پیام رسانی ۴ـ کیفیت و متد پیام رسانی (۸)
توضیح مطالب:
۱ـ از جمله شرایط تأثیر یک پیام، قدرت معنوی و حقانیت آن است که خود عامل حقانیت، عامل بقاء آن است و نیز باطل بودن و بی محتوایی یک پیام، عامل فناء آن است. ماهیت پیام امام حسین (ع) احیاء اسلام بود که در معرض نابودی قرار گرفته بود، آن دینی که قرآن به عنوان کامل ترین دین تعبیر می کند.«إنَّ الدّینَ عِند اللهِ الإسلام ِ» (۹)
رمز موفقیت پیام های عاشورا قدرت معنوی آنهاست.
۲ ـ شخصیت پیام رسان در کمیت و کیفیت مؤثر واقع شدن یک پیام نقش اساسی دارد، یک پیام رسان در صورتی موفق است که اولاً: ماهیت پیام برای خود پیام رسان واضح گردد.
ثانیاً: مهارت لازم در پیام رسانی داشته باشد. عظمت و شجاعت امام حسین (ع) در تأثیر گذاشتن پیام های عاشورا در طول تاریخ، از آن جهت که امام حسین (ع) یک پیام آور به تمام معنا از لحاظ شخصیتی بود نقش اساسی دارد.
۳ـ یک پیام اگر بخواهد به مردم برسد، بدون شک احتیاج به ابزار مخصوص به خود دارد، مثلاً در جایی که کتاب می تواند وسیله خوبی برای رساندن پیام باشد سخنرانی این اثر را ندارد؛حضرت ابا عبدالله (ع) از هر وسیله ای که ممکن بود برای رساندن پیام خود به جهانیان بهره برد. خطبه های آن حضرت در مسیر کربلا به خصوص در روز عاشورا که در نهایت فصاحت و بلاغت است از جمله وسایل پیام رسانی آن حضرت است.
۴ـ رساندن یک پیام، اسلوب و روش صحیح می خواهد اگر اسلوب و روش پیام رسانی صحیح نباشد نتیجه آن منفی است. اسلوب پیام رسانی امام حسین (ع) یک اسلوب منحصر به فرد بود، آن حضرت مبلغانی همچون حضرت سید الساجدین (ع)،حضرت زینب (س)، ام کلثوم و فاطمه صغری (علیهماالسلام)رابادست دشمنی از کربلا تا کوفه و شام فرستاد تا پیام های عاشورا را منتشر سازند.
فصل سوم
پیام های عاشورا از دیدگاه روایات
الف ـ پیام های احیاگری عاشورا از دیدگاه روایات

۱ـ احیاءنماز: از جمله پیام های عاشورا احیاء نماز است سؤال: آنچه که تاریخ بیان می کند بیانگر آن است که جامعه زمان حضرت سید الشهداء (ع) اهل نماز بودند پس منظور از احیاء نماز چیست؟ جواب: خداوند در قرآن کریم می فرماید:« إنَّ الصّلاهُ تَنهی عَنِ الفَحشاءِو المُنکَرِ»(۱۰) نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد حضرت علی علیه السلام می فرمایند:« الصَّلاهُ قربانُ کُلِّ تقیًّ»(۱۱) نماز موجب نزدیکی هر پارسایی به خداست. بنابراین اگر کسی نماز بخواند و اورا از ارتکاب به محرمات بازندارد نماز حقیقی نیست یعنی نمازی که اسلام از مسلمین خواسته نیست نماز سپاه کوفه، نماز برای خود نمائی و تسلط بر امور بود، به همین جهت اثر وضعی نماز که دوری از محرمات باشد در لشکر عمرسعددیده نمی شد. چون اگر نماز آنها را از منکرات باز می داشت، مسلماًدر صف باطل قرار نگرفته و بر رخ فرزند پیغمبر خود شمشیر نمی کشیدند. در واقعه عاشورا گوشه هایی از پیام سید الشهداء نسبت به اقامه نماز به چشم می خورد موارد زیر از آن جمله است:
الف ـ روز تاسوعا هنگامیکه شمر به کربلا رسید نسبت به معطلی لشکروعدم جنگ با امام حسین (ع)به ابن سعد پرخاشگری کرد، که در این هنگام ابن سعد دستور حمله به خیام حرم را صادر کرد. امام حسین (ع) از اباالفضل العباس (ع) درخواست کرد سر راه دشمن را بگیرد و از علت حمله جویا شود. حضرت عباس (ع) بعد از انجام فرمان امام (ع) به عرض برادر رساند که لشکر آماده جنگ است. امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمودند: یک امشبی را از دشمن مهلت بگیر تا به نماز و دعا و استغفار مشغول شویم خدا می داند که من به نماز عشق می ورزم.(۱۲)
ب ـ اقامه نماز جماعت توسط امام حسین (ع) در بحبوحه جنگ، که آن حضرت با این عمل به جهانیان پیغام داد که هدف من از این جنگ احیاء نماز است. در زیارت مطلقه امام حسین (ع) می خوانیم: أشهَدُأنَّک قَد أقَمتَ الصَّلاهَ (۱۳)من شهادت می دهم که تونماز را به پا داشتی. اقامه نماز یعنی به پا داشتن روح واقعی نماز با تمام شرایط که ازجمله آن دوری از ظلم و جنایت است. نماز ظهر عاشورا دو پیام در بر داشت: ۱ـ احیاء اصل نماز ۲ـ اقامه نماز به جماعت. مسلمانان باید هر روز به یاد نماز ظهر عاشورا سید الشهداء (ع) بوده تا پیرو حقیقی آن حضرت باشند و نباید امر اقامه نماز را در اول وقت، اختصاص به روز عاشورا دهند مخصوصاً در ایام عزاداری آن حضرت که اگر عزاداری باعث فوت و تأخیر در نماز گردد این شخص سهل انگاردر نماز، درنقطه مقابل آرمانهای حسینی حرکت کرده است.
۲ـ احیاء سنت های نبوی که در زمان بنی امیه در معرض نابودی بود. سنت پیامبر: به مجموعه گفتار ها و رهنمود های پیامبر و تقدیر و تأیید راه ورسم دیگران گفته می شود. حضرت اباعبدالله اساس اسلام رادر خطر دید شاهد این گفتار کلام آن حضرت است هنگامیکه مروان حکم بیعت با یزید را مطرح ساخت فقال الحسین (ع): «إنّا لله و إنّا إلیهِ راجِعون وعلی الأسلام ِالسَّلام إذ قَد بُلیتُ الأمّهٌ بِراعٍ مَثلُ یزیدٍو لَقَد سَمِعتُ جدّی رسول الله (ص) یقول: اَلخِلافَهٌ مُحَرَّمَهٌ علی آل ابی سفیانٍ » (۱۴) ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم چه مصیبتی بالاتر از اینکه مسلمانان به سرپرستی همچون یزید دچار شدند، پس باید با اسلام وداع نمود که من از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است. پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هـ. ق یزید به حکومت رسید. یزید از لحاظ فردی شخصی شهوت پرست، عیاش، خودسر، خوش گذران، کوتاه فکر بود.او مثل پدر ظواهر اسلام را حفظ نکردبلکه مقدسات اسلام را زیر پا می گذاشت علناًشراب می خورد و تظاهربه کبائر داشت. یزید اندیشه ای در سر نداشت جز اینکه چند نفر که دعوت معاویه را نسبت به بیعت با یزید نپذیرفته بودند از آنان بیعت بگیرد پس نامه ای به حاکم مدینه ولید بن عتبه بن ابی سفیان نوشت و اینگونه گفت:«اما بعد حسین (ع) و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر را سخت وبی امان به بیعت وادار کن تا بیعت کنند و السلام » (۱۵)دشمنان برای ضربه زدن به مکتبی الگوها را هدف می گیرند. همانگونه که شخصیت یزید معلوم شد مسلم است که به معتقدات اسلام پای بند نمی باشد و در صورت تسلط برحکومت، اسلامی باقی نمی گذارد. یزید تصمیم داشت با این اعمال جنایتکارانه حتی اسمی از پیامبر (ص) برسر زبانها نباشد. امام حسین (ع) با شهادت خود تمام توطئه های دشمنان را نقش بر آب نمود و سنتهای پیامبر(ص) را احیاء کرد. اگر آن جهادها و جان فشانیها نبود، امروز شاهد صدای اذان و تکبیری نبودیم. طریق سعادت دنیا و آخرت بشریت در پیروی از فرامین پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) است. امیر المؤمنین (ع) می فرمایند:« وَاستَنّوا بسُنَّتِهِ فَإنَّها أهدَی السُّنَن »(۱۶) از سنت (راه ورسم) پیامبر (ص) پیروی کنید که همانا آن هدایت کننده ترین راه و رسم هاست. در تاریخ معاصر نیز حضرت امام خمینی (ره) با الهام گرفتن ازپیام های عاشورا و تأسی از حضرت اباعبدالله (ع) سنت های نبوی را در این مملکت که به دست یزیدیان زمان در حال نابودی بود احیاء کرد و با استعانت از قدرت قاهره الهی حکومت یزیدیان را متلاشی و حکومتی متناسب با سنت رسول اکرم (ص) بر پا نمود. حضرت امام (ره) فرمودند:«ما ملتی هستیم که با همین گریه ها، یک حکومت دوهزارو پانصد ساله را ازبین بردیم.» (۱۷)
ب ـ پیام های اخلاقی عاشورا از دیدگاه روایات

پیام های عاشورا منحصر در احکام دینی نشد بلکه سید الشهداء (ع) درس زندگی سعادتمندانه به انسانها آموخت و همه اصول و جنبه های اسلامی عملاً در این حادثه تجسم پیدا کرده است. به گفته شهید مطهری:« امام (ع) انسان مافوق است نه ما فوق انسان؛ به همین دلیل می تواند سرمشق باشد، اگر ما فوق انسان می بود، به هیچ وجه سرمشق نبود. (۱۸)
۱ـ ایثار: گذشتن از خواسته های خود و نیز چشم پوشیدن از آنچه مورد علاقه انسان است، به خاطر دیگری و در در راه دیگری ایثار است. (۱۹)امام حسین (ع) اوج ایثار که ایثارجان و خون است از خودنشان داد. اصحاب امام حسین (ع) هم تا زنده بودند اجازه ندادند از بنی هاشم کسی به میدان برود. حضرت زینب (س) ازجمله ایثار گران کربلا بود، موارد زیر از جمله ایثار های آن حضرت در صحنه کربلا می باشد: الف ـ هنگامیکه ابن زیاد در کوفه دستور قتل امام سجاد (ع) را صادر کرد حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: «یَا ابن زیادٍ، إنَّکَ لَم تَبقِ أحَدَاً فَإن کُنتَ عَزَمتَ عَلی قَتلِه فَاقتُلنی مَعَه » (۲۰) ای پسر زیاد تو کسی را برای ما باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته ای مرا نیز با او بکش. ب ـ به میدان نبرد فرستادن حضرت زینب (س) طفلان صغیرش را، برای یاری امام حسین (ع) از جمله موارد ایثار حضرت زینب (س) در عرصه کربلاست. از دیگر ایثار گران کربلا می توان از قمر بنی هاشم (ع) نام برد که موارد زیر از جمله ایثار های آن حضرت است:
۱ـ رد امان نامه شمر در روز تاسوعا
۲ـ شب عاشورا در مقابل برادر، هنگامیکه امام حسین (ع) خطاب به یاران فرمود: من عهدم را از شما برداشتم هر کس می خواهد، برود از جانب من مانعی ندارد حضرت عباس (ع) گریان شد و فرمود: هرگز از شما دست نخواهم کشید، خدا نیاورد زندگی پس از شما را (۲۱)
۳ـ روز عاشورا نیز وقتی با لب تشنه وارد شریعه شد، با یادآوری کام تشنه حضرت سید الشهداء (ع) ایثار و گذشت به او اجازه آب نوشیدن نداد و با لب تشنه به شهادت رسید.
امیر المؤمنین (ع) فرمود:« اَلأیثارُ أَحسَنُ الأحسانِ و أَعلی مَراتِبِ الأیمانِ» ایثار نیکوترین احسان و بالاترین مراتب ایمان است. (۲۲) حضرت اباالفضل (ع) به خاطر ایثاری که برای برادر از خود بروز داد به مقاماتی عالی در درگاه الهی راه یافت به گونه ای که باقی شهداء غبطه او را می خورند اگر امروزه دشمنان اسلام از این کشور واهمه دارند و ما در امنیت بسر می بریم به خاطر ایثار شهداء انقلاب در جنگ تحمیلی است که فقط برای حفظ اسلام از جان خود گذشتند. و این درسی بود که آنها از نهضت عاشورا آموختند.
۲ـ غیرت: غیرت در لغت به معنای آن است که سرشت طبیعت انسان از مشارکت غیر در امر مورد علاقه اش نفرت داشته باشد و در اصطلاح: آن است که کسی به خاطر علاقه به همسر یا ناموس به دیگری اجازه تعرض ندهد. (۲۳)امام حسین (ع) در روز عاشورا نقطه ای را مرکز قرار داده بود که بعد از حملات در آن محل استراحت می نمودند ولی ناگاه لشکر بین او و خیام فاصله انداختند و قصد تعرض به خیمه ها را کردند. امام حسین (ع) در آن حال فرمودند: قال الحسین (ع): أَنَا الَّذی اُقاتِلُکُم، و تُقاتِلونی، و النِّساءُ لَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ فَامنَعوا عُتاتَکمُ و طُغاتَکُم و جُهّالَکُم عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمی ما دُمتُ حَیّاً(۲۴)
امام حسین (ع) فرمودند: من با شما می جنگم و شما با من، زنان را در این میان گناهی نیست، این خیره سران و نادانان و ستمگران را تا زنده ام نگذارید متعرض حریم من بشوند. امام حسین (ع) با این کلام در روز عاشورا به مردان مسلمان پیام غیرت داد که نسبت به نوامیس خود غیرتمند باشید اگر شاهد بد حجابی در جامعه هستیم به علت عدم الگو پذیری ازغیرتمندان صحنه عاشورا ست.پیامبر اکرم (ص) در باب اهمیت غیرت می فرماید: «جَدَعَ الله أنفَ مَن لایُغارُ مِنَ المؤمِنین و المسلمین ».(۲۵)خدا، بینی مؤمن و مسلمان بی غیرت را به خاک می مالد. کسی که مخالف پیام های عاشورا عمل کند و در نقطه مقابل آرمانهای اباعبدالله (ع) حرکت کند و مرتکب منکرات و ازجمله استماع موسیقی های مبتذل شود مسلماً فردی بی غیرت نسبت به ناموس خود می باشد. پیروان عاشورا هم درس عفاف و حجاب را به عنوان «غیرت ناموسی» از کربلا می آموزند و هم دفاع از مظلوم و نصرت حق و مبارزه با باطل و بدعت را به عنوان غیرت دینی از حماسه آفرینان کربلا می آموزند.
۳ـ عفاف وحجاب: نهضت عاشورا برای احیاء و بهادادن به ارزشهای اسلامی بود از آن جمله حفظ حجاب زن مسلمان است که از ضروریات دین می باشد. ارزش زن در حفظ حجاب اوست. امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و دودمان رسالت با گفتار و عمل یادآور این گوهر ناب هستند. اهل بیت عصمت و طهارت در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حساس و خطیر ابلاغ پیام های عاشورا به جهانیان، متانت و عفاف خود را هم رعایت کردند و اسوه جهانیان شدند. موارد زیر از جمله مباحث فرهنگ عفاف و حجاب در نهضت عاشورا است. الف ـ چون اهل بیت رسالت به نزدیک دمشق رسیدند، ام کلثوم به شمر فرمود: مرا با تو نیازی است گفت: چیست؟ فرمود: ما را که به این شهر می برید از دروازه ای وارد کنید که تماشاگر کمتر باشد و دیگر آنکه به نیزه داران پیشنهاد کن که این سرها را ازمیان کجاوه های ما بیرون ببرند که از بس ما را با این حال دیدند، خوار شدیم.(۲۶)
ب ـ اعتراض حضرت زینب (س) به یزید در مورد هتک حجاب اهل بیت رسالت.(۲۷)
ام سلمه می گوید: روزی من و میمونه نزد رسول الله (ص) بودیم که ابن مکتوب نابینا آمد. پیامبر (ص) به مادو نفر فرمود: چادر به سر کنیم و خود را بپوشانیم. ما گفتیم:«یا رسول الله ابن مکتوم که نابیناست و مارا نمی بیند» پیامبر (ص) فرمود:«آیا شما هم نابینا و اورا نمی بینید؟»(۲۸)
۴ـ وفاداری: ازجمله پیامهای اخلاقی عاشورا وفای به عهد و پیمانی است که با کسی می بندیم. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «أَشرَفُ الخَلائِقِ الوَفاءُ»(۲۹) با شرافت ترین مخلوقات وفاداری است. حضرت امیرالمؤمنین در فرمایشی دیگر می فرمایند: «مِن دَلائِلِ الایمانِ الوَفاءُ باالعَهد » (۳۰) شخص با ایمان به عهد و پیمان خود پای بند است. ازجمله موارد نقاط ضعف اهل کوفه بی وفائی آنان است که در این امر (بی وفائی) مشهورند. ازجمله موارد بی وفائی کوفیان، بی وفائی نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع) و بی وفائی آنان نسبت به حضرت مسلم بن عقیل (ع) است که قول یاری دادند و نقض عهد کردند و هم بی وفائی آنان نسبت به خود سید الشهداء (ع) که نامه هایی به آن حضرت نوشتند و وعده یاری دادند ولی دروقت لازم نه تنها به وعده خود وفا نکردند بلکه شمشیر بر رخ امام حسین (ع) کشیدند. امام حسین (ع) در روز عاشورا در خطبه ای انتقاد آمیز از بی وفائی آنها یاد می کند. قال الحسین (ع): تَبّاًلَکُم أَیَّتُها الجَماعَهَ و تَرَحاً، إستَصرَختُمُونا والهِین َ فَأَصرَخنا کُم مُوجِفینَ، سَلَلتُم عَلَینا سَیفاً لَنا فی ایمانِکُم »(۳۱) امام حسین (ع) فرمود: مرگ و پریشانی بر شما ای مردم که حیران و سرگردان بودید و مارا به دادرسی خویش خواندید. همین که ما شتابان برای یاری و دادرسی شما آمدیم شمشیری که باید طبق سوگندهایتان برای یاری ما بکشید، به روی ما کشیدید. امام حسین (ع)، خود مصداق بارزی از وفاداری است. سید الشهداء(ع)عهدی باخدا بسته بود وبه نحو احسن به عهد خود وفا کرد در زیارت اربعین می خوانیم:« أشهَدُ أنَّکَ وَفَیتَ بِعَهدِ اللهِ » (۳۲) یاران آن حضرت نیز نسبت به خود امام (ع) تا پای جان وفاداری خود را نشان دادند مخصوصاً قمر بنی هاشم (ع) که در وفاداری مشهور شد؛در زیارت آن حضرت می خوانیم: « اَشهَدُ لَکَ باالتَّسلیمِ والتَّصدیقِ و الوفآءِ و النَّصیحَهِ لِخَلَفِ النَّبیِّ صَلَی اللهُ علیه و آلِهِ المُرسَل » (۳۳) گواهی می دهم که تو مقام تسلیم و تصدیق و وفاداری و خیرخواهی را نسبت به حسین (ع) فرزند پیامبرکه درود خدا بر او وآلش باد در حد کمال داشتی. امام حسین (ع) در شب عاشورا دروصف یارانش فرمودند: قال الحسین (ع):«فأنّی لااَعلَمُ أصحاباً أَوفی ولاخیراً مِن أصحابی»(۳۴) همانامن باوفاتر و بهتر از یاران خودم سراغ ندارم. پیام های عاشورا به وارثان عاشورا رسیده است. راهپیمائی های هر ساله مردمی در اعلان وفاداری به نظام جمهوری اسلامی در سالروز پیروزی انقلاب و شعار «مااهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» درسی است که مردم مسلمان ایران از وفاداران صحنه عاشورا آموختند.
ج ـ پیام های سیاسی اجتماعی عاشورا از دیدگاه روایات
۱ـ امر به معروف و نهی از منکر: حادثه عاشورا دارای دو بعد میباشد: الف ـ بعد منطقی: پیام های عاشورا می باشد.ب ـ بعد عاطفی: بعد احساسات افراد نسبت به حادثه عاشورا می باشد بواسطه بعد عاطفی عاشوراست که پیام های عاشورا بویژه پیامهای اخلاقی آن در افراد تأثیر گذار است. امام حسین (ع) فرمودند: « من کشته اشک چشمم و با حزن و اندوه کشته شدم و برخداست که غمگینی به زیارت من نیاید مگر آنکه اورا شادان به اهل خود برگرداند »(۳۵)گریه های امام سجاد (ع) نیز بعد از واقعه عاشورا برای ابلاغ پیام های عاشورا بوده است (۳۶) قبلاً به چند مورد از دلایل قیام سید الشهداء (ع) اشاره شد ولی آنچه که ارزش این قیام را بالا می برد مسئله امر به معروف و نهی از منکر بود.(۳۷) و نهضت عاشورا نیز، ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد.(۳۸)
آن حضرت در وصیتنامه خود به محمد حنفیه فرمود: « اُریدُ عَن آمُرَ باالمعروف ِ و اَنهی عَنِ المُنکَرِ»(۳۹) اراده کرده ام که امر به معروف و نهی از منکر نمایم. امام حسین (ع) درفرمایشی دیگر در پاسخ شخصی که از علت قیام پرسید فرمودند: «الاتَرَونَ إلَی الحَقَّ لایُعمَلُ بِهِ، و إلَی الباطِلِ لایُتناهی عَنه »؟(۴۰) آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود؟آیا نمی بینید از باطل نهی نمی شود؟ امام صادق (ع) فرمود: کسی که بتواند جلوی مفاسد را بگیرد ولی نگیرد گویا دوست دارد که خداوند متعال معصیت شود. چنین کسی اعلان دشمنی با خدا کرده است.(۴۱) اهل بیت عصمت وطهارت نیز در طول زمان اسارت امر به معروف و نهی از منکر نمودند که نمونه آن در مسجد شام بود وقتیکه آن خطیب بدبخت دستگاه اموی شروع به سبّ حضرت علی و امام حسین(علیهما السلام) کرد که در آن هنگام امام سجاد (ع) فرمود: « وَیلُکَ أَیُّها الخاطِب اِشتَرَیتَ مَرضاهِ المَخلوقِ بِسَخَطِ الخالِقِ فَتَبَوَّأ مَقعَدَکَ مِن النّار ».(۴۲) وای بر تو ای خطیب، برخوش آمدن یک آدم، خدا را به غضب آوردی جایگاه تو در جهنم است. امام سجاد (ع) نیز در مسأله امر به معروف و نهی از منکر مسیر پدر بزرگوار را ادامه دادند و باآن خطبه آتشین که در مسجد شام ایراد نمودند تار و پود بنی امیه را رسوا و مفتضح ساختند و آنهارا برای همیشه تاریخ به زباله دان تاریخ سپردندو عاشورا را برای همیشه تاریخ زنده نگه داشتند. در زیارت مطلقه امام حسین (ع) می خوانیم:« اَشهَدُ أَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصّلوه، و آتَیتَ الزَّکاه و أَمَرتَ باالمعروف و نَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ» (۴۳)شهادت می دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امت را امر به معروف و نهی از منکر کردی. حد و مرز امر به معروف و نهی از منکر در جائی است که ضرر جانی، مالی، عرضی در کار نباشد ولی اگر چنین ضررهایی در کار باشد باید امر به معروف و نهی از منکر ترک شود. اما شرایط در زمان امام حسین (ع) به گونه ای بود که اسلام برای امر به معروف و نهی از منکر اهمیتی بالاتر از جان و مال و حیثیت انسان قائل بود؛بنابراین هیچ چیز نمی توانست اسلام را از نابودی نجات دهد مگر خون مطهر اباعبدالله (ع) و آن حضرت جهاد که از سخت ترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است را انتخاب کرد و ریشه ظلم امویان را از جا برکند و اسلام را زنده نمود. استقلال و عزت یک جامعه به امر به معروف و نهی از منکر آن جامعه بستگی دارد. مسلمانان درکشورهای اسلامی باید به این پیام عاشورا (امر به معروف و نهی ازمنکر) توجه ویژه ای داشته باشند. عاشورا به مسلمانان پیام داد که نباید در برابر منکرات بویژه تهاجم فرهنگی دشمنان سستی نشان داد که آنها هدفشان از این امر تسلط برآن کشورهاست. به عنوان نمونه در کشورمسلمان اندلس، یهودیت و مسیحیت شروع به ترویج آئین خود کردند و مسلمانان نسبت به این موضوع عکس العملی از خود نشان ندادند(نهی از منکر نکردند) وقتی عقاید مسلمین ضعیف شد، انسجام اسلامی خود را در دفاع از کشور ازدست دادند وقتی اتحاد و انسجام ازبین رفت، کشور اشغال شد.
۲-آزادگی: دهخدا کلمه آزادگی را جوانمردی، اصالت، نجابت، شرافت و مروت تعریف می کند. (۴۴) حادثه عاشورا، جلوه بارزی از روح آزادگی درمورد امام حسین (ع) و خاندان اوست، آن حضرت از میان دو امر؛ یعنی زندگی با ذلت و شهادت، شهادت را پذیرفت و در دست خواری برای بیعت با یزید دراز نکرد. روح آزادگی امام (ع) سبب شد که وقتی لشکر میان اوو خیمه ها حائل وفاصله انداختندوقصد تعرض به خیام کردند امام (ع) فرمودند: فَصاحَ(ع): «وَیلَکُم یا شیعَهَ آل أبی سفیانٍ إن لَم یَکن دینٌ و کُنتُم لا تَخافونَ المَعاد، فکُونُوا أَحراراً فی دُنیاکُم»(۴۵) وای برشما پیروان خاندان ابوسفیان، اگر دینی ندارید و از روز بازپسین شما را پروایی نیست، پس لااقل در دنیای خود آزاد مرد باشید. حضرت اباعبدالله (ع) زندگی با حکومت یزید را که سرتا پا جنایت و فساد بود را ذلت محض می دانست به همین جهت به جهانیان پیغام داد که «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» نمونه بارز حریت در صحنه کربلا، حر بن یزید ریاحی بود. روحیه آزادگی او سبب شد که از سپاه کفر جدا شود و به لشکر حق بپیوندد و با این عمل خود را از عذاب الهی نجات دهد و چون به شهادت رسید امام حسین (ع) بر بالین اوحضور یافت و فرمود:« أنتَ حُرٌّ کَما سَمَّتکَ أٌمُّکَ، و أَنتَ حُرٌّ فی الدنیاوأنتَ حُرٌّ فی الآخرهِ» (۴۶) تو آزاده ای همانگونه که مادرت نامت را حر نامید و تو دردنیا و آخرت آزاده می باشی. مردم ایران هم با تأسی از پیام های عاشورا مرگ باعزت رابر زندگی با ذلت حکومت طاغوت ترجیح دادند و خونها ریخته شد و شکنجه ها تحمل کردند تابه آزادگی رسیدند. امیرالمومنین (ع) در فرمایش گهر باری می فرمایند: «اگر دلت می خواهد آزاد زندگی کنی، مثل بردگان و بندگان زحمت بکش، کار کن، رنج بکش، ودست از مال فرزندان آدم عموماً هر که می خواهد باشد و لو حاتم طائی ببند.» (۴۷)
۲ـ عدالت: عدل در لغت تسویه، موازنه، نظر و مثل، همتا، مانند، پیمانه، پاداش، فریضه، فدیه، و ضد ظلم وجور معنا شده است. جمع عدل،: اعدال و عدلاء است (۴۸)عدالت ف رسالت همه انبیاء و اولیاء است حضرت علی (ع) در اجرای عدالت پس از رسول خدا برترین نمونه در اجرای عدالت است تا آنجا که اورا شهید عدالت می دانند حضرت امیر المومنین (ع) فرمودند:«واللهِ لَهِیَ أََحَبَّ إلَیَّ مِن إمرَتِکُم، الّا أن أُقیمَ حقّاً، أوأَدفَعَ باطِلاً»به خدا سوگند، همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوبتر است مگر آنکه حقی را بپا دارم یا باطلی را دفع نمایم.(۴۹) امام حسین (ع)، را هم باید شهید راه عدالت نامید. در زیارتنامه آن حضرت در اول ماه رجب می خوانیم:«أَشهَدُ أنَّکَ قَد أمَرتَ بِالقِسطِ وَالعَدل ِ وَ دَعَوتَ اِلیهِما».(۵۰) گواهی می دهم که تو خلق را امر به عدل و داد کردی، و به این صفات دعوت فرمودی. امام حسین (ع) در برابر حکومتی قیام کرد که کوچکترین عدالت در آن به چشم نمی خورد، بنی امیه هر روز بر ظلم وجور و تاراج بیت المال مسلمین می افزودند و فقرا فقیرتر و اغنیاء ثروتمند تر می شدند، علاوه بر اینکه حکومت مشروع از آن آل علی (ع) بود نه از آن ابوسفیان و حکومت امویان غاصبانه بود. امام حسین (ع) از کثرت گناه و فساد و بی عدالتی در جامعه رنج می برد، شب ها نزد قبر جدش پیامبر (صلوات الله علیه وآله وسلم) می رفت و از دست امت شکایت می فرمود تا اینکه شبی پیامبر (ص) را در عالم خواب دید که به او فرمود «حبیبی یا حسین! إنَّ أباک و أمِّکَ و أخاکَ قَدقدّموا عَلیَّ و هم إلیک مُشتاقون َ، و إنَّ لَکَ فی الجَنَّهِ دَرَجاتٌ لَن تَنالُها إلّا باالِشَّهادَهِ» (۵۱)عزیز من ای حسین! پدرت و مادرت و برادرت نزد من آمده اند و آنها آرزومند تو هستند و همانا تو را دربهشت مقاماتی است که به آن مقامات نرسی مگر با شهادت. امام حسین (ع) در وصیت نامه ای که به برادر خود محمد حنفیه نوشت علت قیام خود را اینگونه بیان فرمود: قال الحسین (ع):« إنَّما خَرَجت ُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فی اُمَّهِ جَدِّی» (۵۲) همانا من قیام کردم برا اصلاح امت جدم رسول الله (ص). یکی از مصادیق اصلاح جامعه اجرای عدالت اجتماعی می باشد بنابراین حضرت سید الشهداء(ع) نیز شهید راه عدالت شد. عاشورا به جهانیان پیام داد که باید در مقابل بی عدالتی واکنش نشان داد که سعادت دنیوی واخروی افراد و اجتماع در سایه عدالت اسلامی تأمین می گردد. پیام اجرای عدالت عاشورا به مردم ایران هم رسید و آنان حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی را که از هر لحاظ نمونه آشکار بی عدالتی بود به رهبری فرزندی از سلاله حسین (ع) متلاشی کردند.
دـ پیام های عرفانی عاشورا از دیدگاه روایات

۱ـ اخلاص: در فصل قبل به مهمترین پیام های سیاسی و اجتماعی عاشورا اشاره شد و لی دردرون این پیام ها، پیام های دیگری از حادثه عاشورا به چشم می خورد که از آن جمله جهاد فی سبیل الله است که خود از مصادیق نهی از منکر است. امام حسین (ع) عملا نشان داد که انسان دریک زمان می تواند هم عارف باشد و هم مجاهد، هم روح عرفانی داشته باشد وهم روح حماسی. مهلت گرفتن شب عاشورا برای راز ونیاز به درگاه حضرت حق، چهره عرفانی سید الشهداء(ع) است و جنگ دلیرانه آن حضرت در روز عاشورا با حال خستگی، تشنگی و داغ دیدگی از نمونه بارز چهره حماسی امام حسین (ع) است.ضد ریا، اخلاص است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیر خدا و پرداختن نیت ها از سوی ما سوی الله.(۵۳) به عبارت دیگر کار را برای رضای خدا انجام دادن وغیر خدا را نادیده گرفتن اخلاص است. اسلام به اعمال خالصانه توجه دارد و عمل امیخته باخودنمائی را بی اعتبار می داند قال الصادق (ع) «لا یَصیرُ العَبدُ عَبداً خالِصاً لله عزوجل حتّی یَصیرَالمَدح ُ و الذَّمُّ عِندَهُ سَوادٌ».(۵۴) بنده، بنده خالص خدا نمی گردد تا ستایش و نکوهش نزد او مساوی گردد. در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) افراد زیادی بودند که در جنگها در رکاب حضرت می جنگیدند اما در باره هیچکدام این حدیث واردنشد، «ضَربَهُ علیٍّ یومَ الخَندَق أفضَلُ من عبادهِ الثّقلین»(۵۵) یک شمشیر زدن علی (ع) در جنگ خندق بالاتر از عبادت جن و انس است. این است معنای کمال اخلاص. امام حسین (ع) در وصیتنامه خود به محمد حنفیه فرمود: «وأنّی لَم أخرُجُ أشِراً، ولابَطِراً، ولا مُفسداً، ولا ظالماً، وانّما خَرَجت ُ لِطَلَبِ الأصلاح ِ فی أمَّهِ جَدّی»(۵۶)من خروج نکردم برای راحت طلبی، و نه خوش گذرانی، ونه به منظور فساد، و نه از روی ستم، بلکه مقصودم اصلاح امت جدم می باشد.
عاشورا تجلیگاه تصفیه انسانهای مخلص است. امام حسین (ع) سردار مخلص در زمان خود بود که درس اخلاص به پروردگار را به لشگر خود آموخت و آیندگان نیز درس اخلاص را در مکتب حسین (ع) آموختند. هر چه،معرفت انسان نسبت به ذات پروردگار بیشتر شود عاطفه وی نیز عمیق تر می گردد. از این جاست که حضرت اباعبدالله (ع)، در واقعه کربلا با یک دید عقلانی الهی و با نهایت خلوص نیت بروز و ظهور کردند. امام حسین (ع)برای حمایت از دین همه هستی خویش را در برابر ذات اقدس ربوبیت درطبق اخلاص گذاشت آن حضرت به علم امامت می دانست که این قوم اورا شهید واهل بیتش را اسیر و در انظار عمومی می گردانند ولی اخلاص آن حضرت سبب شد که همه مصائب را تحمل کند. قال الأمام الحسن (ع):« لایَومَ کَیومِکَ یا اباعبدالله (ع)»(۵۷). هیچ روزی مثل روز مصیبت تو نیست. شب عاشورا امام حسین (ع) خطبه ای در جمع اصحاب خواند و فرمود:« اکنون شب است و تاریکی شما را فرا گرفته است آن را شتر سواری خود انگارید و هریک دست یک تن از اهل بیت مرا بگیرد ودر دهها و شهرها پراکنده شوید تا خداوند فرج دهد، برای اینکه این مردم مرا می خواهند و چون به من دست یابند، با دیگران کاری ندارند.» در آن هنگام زهیر بن قین برخاست و گفت: دوست دارم کشته شوم باز زنده شوم تا هزار مرتبه تا اینکه تو و جوانانت زنده بمانی(۵۸) مکتب حسین (ع) چنین یاران مخلصی می پروراند در تاریخ معاصر نیز باید از اخلاص حضرت امام (ره) یاد کنیم که اخلاص او شعبه ای از اخلاص عاشوراییان بود، اخلاص امام (ره) علت توفیق او در براندازی حکومت شاهنشاهی و تشکیل حکومت اسلامی شد.
۲ـ شهادت طلبی: روح انسانهای بزرگ درجسم، همانند شخص زندانی است که هر لحظه آرزوی رهایی از قید و بند دارد، هر چه انسان معرفتش به ذات کبریائی خداوند بیشتر باشد تعلقاتش به مادیات کمتر است.انسانهای عاشق حقیقت، مرگ راپلی می دانند برای وصول به محبوب خویش، به همین جهت از مرگ هراسی ندارند. امیر المومنین (ع) در فرمایشی خطاب به کوفیان می فرماید:«واللهِ لَو لارجائی الشَّهادَهَ عِندَ لِقائی العَدُوِّ ولوقد حُمَّ لی لقاؤُهُ لَقرَّبتُ رکابی ثُمَّ شَخَصتُ عَنکُم».(۵۹) به خدا سوگند! اگر امیدواری به شهادت در راه خدا را نداشتم، پای در رکاب کرده از میان شما می رفتم. درشب نوزدهم ماه مبارک رمضان که ابن ملجم ملعون در محراب عبادت به آن حضرت ضربت زد فرمود «فُزتُ و ربِّ الکَعبَهَ». به خدای کعبه راحت شدم. عاشورا نیز تجلیگاه شهادت طلبی امام حسین (ع) ویاران اوست شهادت امام حسین (ع) با آن وضع جانسوز، مظلومیت و حقانیت اهل بیت (ع) را آشکار ساخت و هنگامیکه پیشنهاد و بیعت با یزید مطرح شد استوار در برابر یزیدیان ایستاد و شهادت را برچنین ذلتی (بیعت با یزید) ترجیح داد. آن حضرت شهادت را جز سعادت و وصال به معشوق نمی دانست و به همین جهت بود که روز عاشورا هر چه به شهادت نزدیک می شد برافروخته تر می شد. در مسیر کربلاحر همراه امام (ع) بود. او به امام حسین (ع) می گفت: « از برای خدا جان خویش را پاس دار که من یقین دارم اگر قتال کنی کشته می شوی »(۶۰) امام حسین (ع) بعد از ذکر اشعاری فرمود « شأن من شأن کسی نیست که از مرگ بترسد، چه آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و احیاءحق، مرگ با عزت زندگی جاودانه است، وزندگی با ذلت مرگی است که حیاتی در برندارد، آیا مرا از مرگ می ترسانی »(۶۱) بنی هاشم نیز شهادت در راه خدا را آرزو داشتند نمونه های زیر مؤیّد این کلام است: الف ـ در شب عاشورا حضرت قاسم (ع) از امام حسین (ع) سؤال کرد که آیا من هم فردا کشته می شوم، امام حسین (ع) به او فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟ قاسم (ع) فرمود: از عسل شیرین تر است.(۶۲) ب ـ از دیگر بنی هاشم که میراث دار روح بلند شهادت است حضرت علی اکبر (ع) می باشد. در روایتی چنین نقل شده است: آنگاه که امام حسین (ع)از منزلگاه «قصر بنی مقاتل»می گذشتند، امام (ع) اندکی به خواب می روند، علی اکبر (ع) نیز پشت سر پدر در حرکت است، ناگاه سید الشهداء (ع) کلمه استرجاع(انّا لله و انّا إلیه راجعون)(۶۳) مااز خداییم و به سوی خدا باز می گردیم بر زبان جاری می کنند علی اکبر (ع) چون سبب را از پدر جویا شد حضرت اباعبدالله (ع) فرمودند: سواری رادیدم که می گفت:«القومُ یسیرونَ و المُنا یاسَتری إلیهِم » این کاروان به سوی مرگ می رود و مرگ هم آنها را استقبال می کند. علی اکبر (ع) فرمود: مگر ما بر حق نیستیم، امام حسین (ع) فرمود: بله ما بر حقیم آن گاه علی اکبر (ع) عرضه داشت: اگر ما برحقیم پس از کشته شدن باکی نداریم. در آن هنگام امام حسین (ع) دعائی در حق مادر علی اکبر (ع) فرمودند.(۶۴) مکتب امام حسین (ع) چنین انسانهای وارسته و دل از زندگی دنیا بریده و عاشق شهادت می پروراند. چنین مکتبی در هیچ جای دنیا که انسانهایی فانی، وغرق در وجود باری تعالی تربیت کند پیدا نخواهد شد. پیام شهادت طلبی عاشورا پس از قرن هاکه از حادثه عاشورا گذشت به گوش مردم ایران رسید و روحیه شهادت طلبی در آنان ایجادنمود که باعث شد با دست خالی در مقابل دشمنی نیرومند و تابه دندان مسلح در هشت سال جنگ تحمیلی ایستادگی و جان فشانی، و دشمن را ناکام و ذلیل کنند. در پایان، مطلب را با حدیثی از امام سجاد (ع) مزین می کنیم که فرمودند:« هیچ روزی سخت تر از روز احد برای حضرت رسول (ص) نبود که در آن روز عمویش حضرت حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا، کشته شد و بعد از آن روز سخت تر از روز موته نبود که پسر عمویش حضرت جعفر ابن ابیطالب کشته شد. سپس فرمود: هیچ روزی مثل روز عاشورا، روز امام حسین (ع) نیست چراکه سی هزار نفر که به گمان خود امت پیغمبر (ص) بودند، جمع شدند و هر یک قربهً الی الله برای کشتن پسر پیغمبر (ص) خود را آماده کرده بود، در حالیکه آن حضرت آنها را نصیحت و موعظه کرد، اما نصیحت پذیر نشدندتا اینکه او را از راه دشمنی کشتند.(۶۵)
نتیجه گیری:
امام حسین (ع) هنگام پیشنهاد بیعت با یزید یک جمله فرمودند که تمام پیام هایی را که ذکر شد را در بر دارد. امام حسین (ع) فرمود: «و مِثلی لایُبایِعُ مِثلَهُ »(۶۶) همچون منی، به چنین کسی (یزید) بیعت نخواهد کرد. ولی حضرت نفرمود: «أنا لا اُبایِعُهُ» من با یزید بیعت نمی کنم. چون امام حسین (ع) می خواست این پیام را به جامعه تشیع برساند که صرفاً امام حسین (ع) نبود که نبایستی با یزید بیعت کند بلکه در هر عصر و زمانی حسینی هست و در طرف مقابل او یزیدی که حسین های زمان نباید تسلیم یزیدیان عصر خود شوند.مطالعه پیام های عاشورا از دیدگاه روایات این دستاورد را نصیب جامعه تشیع می کند که انسانها عاشورا را در ظاهر یک روز نبینند بلکه در واقع باید عاشورا از دیدگاه اینکه به بلندای تمام قرون و اعصار تاریخ است نگریسته شود. اگر ابن سعد در عصر عاشورا جسد های مطهر شهداء (ع) را لگد کوب سم اسب ها کرد، ولی پیام های عاشورا از بین نرفت و لگد کوب نشد و در هر زما ن و مکانی برای تمام تاریخ الگوی بشریت است.اینکه گفته اند « کُلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ أرضٍ کربلا » هر روز عاشورا است و هرسرزمینی کربلاست. مراد همین بقاء پیام های سرتا سر انسان ساز عاشورا است پیام های عاشورا محدود به کشورهای مسلمان نشد بلکه محدوده جغرافیایی آن به کشورهای کفر مثل آمریکا کشیده شده است تا جایی که مهاتما گاندی بنیانگذار هند نوین می گوید: « اگر بخواهیم هند را نجات دهیم باید همان را هی را بپاییم که حسین بن علی (علیهما السلام) پیمود.»(۶۷) از آنچه در این مقاله گفته شد نتیجه گرفته می شود که مطالعه وعمل به پیام های عاشورا سبب حرکت انسانها درخط و ومشی اباعبدالله (ع) می شود و وقتی چنین شد جامعه عاشورائی می شود و نتیجه عاشورائی شدن اجتماع شمول رحمت و مغفرت و رضوان الهی را برآن جامعه،و سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد.


دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *