شعر عاشقانه حامد ابراهیم پور
شعر عاشقانه حامد ابراهیم پور
شعر عاشقانه حامد ابراهیم پور
گرچه طلسم مردهگی مونو با زندگی باطل نمیکردیم
ما رو تو کوچه میزدن، اما دستای هم رو ول نمیکردیم
مثل دو تا سیارهی خالی افتادیم از هفت آسمون هربار
سیلی زدن تو گوشمون هر روز چاقو زدن تو سینهمون هربار
پرپر زدیم و تازه دونستیم هیشکی سقوطت رو نمیبینه
ما زندگی کردیم و فهمیدیم که زندگی یه خـــــواب سنگینه!!
*شاعر: حامد ابراهیم پور*
برای مطالعه اشعار عاشقانه ی بیشتر از این شاعر روی اشعار حامد ابراهیم پور کلیک کنید.
پی نوشت اول
در صفِ جبرِ خاک منتظرم / اختیار زمان تمام شود
زندگی مثل فحش ارزان بود ! / مرگ باید گران تمام شود !
خودکشی بر چهارپایه عشق / مثل اثبات ، دال و مدلولی است
نگرانم نباش … من خوبم / مرگ یک اتفاق معمولی است !
برای مطالعه شعر کامل چهار بیت بالا روی شعر مرگ یک اتفاق معمولیست از یاسر قنبرلو کلیک کنید.
برای مطالعه اشعار بیشتری از این شاعر روی اشعار یاسرقنبرلو کلیک کنید.
پی نوشت دوم
دارد صدایت می زنم بشنو صدایم را / بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را
هیچم! ولی دارم عزیزم هیچ را از تو / مستیم از نوشابه ی مشکی ست یا از تو؟!
دارم تلو دارم تلو از نیستی مستم / حالا دکارت مسخره ثابت کند هستم!!
مهدی موسوی