شعر عاشقانه و زیبا کشته داده مسلسل چشمات | شعر ناب از هانی ملک زاده
شعر عاشقانه و زیبا کشته داده مسلسل چشمات | شعر ناب
.
.
کُـشته داده مُسَلسَل چِشمات / از کُجا حکم تــیر می گیری؟؟!
قتل عام یه مملکت بس نیست؟! / با چه رویی اسیر می گیری ..!
عاملِ انقلابِ تو قلبم / جُرمتو اعتراف کن دخــتـــز!
چشمای مسلَحی داری / اسلَحَت رو غـلاف کن دخــتــر!
با دو تا چشم قهوه قاجاری / می کشی اعتراض هم داری!
اسلحه خیلی وقته ممنوعه / واسه چشمات جواز هم داری؟!
تو یه سبک جدید تو شعری / داری آروم رواج می گیری
عاشقی مسریه نیا سمتم / مرض لاعلاج می گیری!
تن به آغوش دیگه ای بده؛من… / تن به تنهایی خودم دادم
من یه عمره اسیرتم امّا / با قرار وثیقه آزادم!
از تو و زندگی و احوالت / خبرای موثقی دارم
داری از تو چشام می خونی / چه چشای دهن لقی دارم
من به همراهیه تو محتاجم / به خدا احتیاج هم بد نیست
تو که باشی کنار من دیگه / مرض لاعلاج هم بد نیست
بغلم کن که توی آغوشت / کلّ دنیا بیفته از چشمام
بغلم کن که واقعاً خستم / بغلم کن که واقعاً تنهام…
.
شاعر: هانی ملک زاده
.
شعر عاشقانه و زیبا کشته داده مسلسل چشمات | شعر ناب از هانی ملک زاده
.
.
– من سالهای سال از این خانه بیرون نرفته ام که تو برگردی / یک بار هم که آمده ای ما را مهمان به قهوه ی قجری کردی
“خواننده: محسن چاووشی”
– ای به ستم دل تو خوش / تیغ بکش مرا بِکُش
“محتشم کاشانی”
– قبل از تو دوست داشتم خودم رو، اهل خودآزاری نبودم / این سرفه هارو از تو دارم؛ قبل از تو سیگاری نبودم
“خواننده:امیرعباس گلاب“
– از روز ازل انسان، از تو به کجا آسود؟!
ای عشق تمامش کن، دیگر تو نیاسا دود …
“محمدحسین ایزدی”
– لیـلی، اگر به خواب نمی رفتم؛ یا از خودم فرار نمی کردم / حتماً به دلخراش ترین شکـلِ؛ ممکن تو را به یاد می آوردم
“حسین صفا”
– تو را من چشم در راهم… شباهنـگام.. که می گیرند در شاخِ تلاجن …
“نیما یوشیج”