معنی شعر درس ادبیات هشتم
۱- قبل از این ها فکر می کردم که خداوند خانه ای در آسمان و میان ابرها دارد
۲- مانند کاخ پادشاهان داستان ها ، خانه اش از طلا و الماس ساخته شده است.
۳- ستون های قصرش از عاج و شیشه است و شاه بر روی تخت شاهی با تکبرو غرور نشسته است.
۴- نورماه انعکاس کوچکی از تاج او بود و ستاره های آسمان پولک های تاج او بودند .
۵- فکر می کردم رعد و برق صدای خنده ی خداست و سیل و طوفان ناشی از فریاد و خروش بلند اوست .
۶- کسی از جای او خبری آگاه نیست و کسی اجازه ملاقاتش را ندارد .
۷- او خدایی بی رحم و خشمگین و خانه اش از زمین دور بود
۸- او وجود داشت اما در بین مردم نبود او مهربان و زیبا و دوست داشتنی نبود.
۹- در قلب او دوست داشتن و عشق وترحم ومهربانی کردن معنا و مفهومی نداشت .
۱۰- هرچه از دیگران درباره خدا و خودم و زمین و آسمان و ابرها سوال می کردم .
۱۱- همه می گفتند :این کار خداست و سوال کردن در مورد او اشتباه و خطاست .
۱۲- به دلیل ترس و وحشت ازخشم خدا نماز و دعا می خواندم
۱۳-این تصویر قبلی باعث شده بود من از خدا ناراحت و دلگیر باشم
۱۴- تا اینکه یک شب به همراه پدرم عازم یک سفری شدم .
۱۵-در یک روستایی و در میان راه سفر خانه ای خوب و آشنایی را دیدیم
۱۶- زود از پدرم پرسیدم این جا کجاست . پدرم گفت اینجا خانه ی خوب خداست.
۱۷- پدرم گفت : در این محل می توان لحظه ای ماند و در گوشه ای خلوت نماز و دعایی خواند .
۱۸- اینجا می توان وضو گرفت و شاداب و سرحال با خدا راز ونیاز کرد و دعاو نمازی خواند.
۱۹- به پدرم گفتم : پس خانه ی آن خدای خشمگین و عصبانی، اینجا در روی زمین است .
۲۰ – پدرم گفت : آری خانه ی خدا ساده وبدون تجمل است فرش های خانه اش از حصیر و گلیم است .
۲۱-او خدایی مهربان و بی کینه است او مثل نور آینه صاف و روشن است .
۲۲- خشم و دشمنی از ویژگی های خدا نیست یکی ازنام های خدا نوراست و او نماد و سنبل روشنایی است.
۲۳- من تازه فهمیدم این خدای من است خدایی که خیلی مهربان و دوست داشتنی است .
۲۴- این خدا ، دوست صادق من است واو از رگ گردن به من نزدیکتر است
( آیه ۱۶ سوره ق –(( نحن اقرب الیه من حبل الورید))
۲۵- من می توانم بعد از این با این خدا ، دوستی پاک و صادقی داشته باشم .