انشا درمورد بهار
موضوع انشا : یک متن ادبی با مقدمه و نتیجه گیری در مورد بهار بنویسید.
مقدمه : به نام آفریننده بهار انشای خود را آغاز میکنم. که آفریننده همه ی زیبایی ها و خوبی هاست .
بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان و دوباره بهار
دوباره و دوباره و هزار باره بهار …
بهار معجزه طبیعت است …
درست هنگامی که طبیعت در سرمای استخوان سوز غمگین و سرد کز کرده … بهار از راه میرسد .
نرم و آرام ، مثل مادری مهربان که آرام پتوی گرمی روی کودک خوابیده اش میکشد
نرم و آرم ، مثل پدری که کودک غمگین و بیمارش را نوازش میکند .
نرم و آرام ، مثل خود بهار … بی ادعا … بی هیاهو …
از راه میرسد و دست نوازش معجزه گرش را روی طبیعت خسته و خفته میکشد .
با عشق همه چیز را بیدار میکند
درخت ها را شکوفه میبخشد ، یخ سرد چشمه ها و جویبار ها را میشکند ، رنگ میپاشد به پهنه ی زیبای هستی
و همه این ها معجره ایست در برابر چشمان حیرت زده ما …
بهار مژده ی فردوس برین است … انگار میخواهد به انسان یاد آوری کند بهشتی را که گاهی در هیاهوی روزمره فراموشش میکند.
و چشم ها سیراب نمیشوند انگار از تماشای این همه زیبایی … فتبارک الله احسن الخالقین …
بهار ، بهار زیبای مهربان ، خوش آمدی…
ستوده باد خالق تو ..
و ستوده باد خالق بهشت دو جهان…
موضوع انشا : فصل بهار را توصیف کنید
مقدمه : به نام آفریننده زیبایی های بهار ، فصلی که چون فرا میرسد ایمان میاوریم به وجود بهشت برین ….
بهار فصل رویش سبزهها و شکوفههاست.بهار یادآور انتظار پائیز است.بهار نتیجه رنج زمستان است.بهار مقدمه محصول تابستان است.بهار را همه دوست دارند، چون کوه و دشت را ردای سبزی بر تن میکند.بهار شاخههای عریان درخت را میپوشاند.بهار نوعی معاد است، حیات دوباره، پایان مرگ، حشر بعد از مرگ و…بهار آغاز تحول است در طبیعت.بهار ممکن است در هر چیزی باشد.بهار قرآن ماه رمضان است.بهار اسلام، بعثت نبی مکرم اسلام است.بهار انقلاب ما هم دهه فجر است.بهار آرامش و شادی به همراه میآورد.بهار در یک جمله یعنی بهار.بعضیها اسم دخترشان را بهار میگذارند، چون چهرهاش زیباست.
بعضیها سفرهاشان را در بهار تنظیم میکنند، چون همه جا زیباست.بعضیها در بهار زندگی خود را آغاز میکنند، چون آغاز شکوفائی طبیعت است.بعضیها قرآن را فقط در ماه مبارک رمضان ختم میکنند، چون بهار قرآن است.بعضیها ایام دهه فجر را جشن میگیرند، چون بهار آزادی است.بعضیها از بهار درس زندگی میگیرند، چون پس از مرگ، زنده شده.بعضیها بهار را دوست دارند، چون کاسبی آنها روبراه میشود.بعضیها از بهار بدشان می آید، چون تعطیلی آنها زیاد است.بعضیها در بهار بیشتر خدا را میشناسند، چون موسم پیدایش انواع گلهاست.بعضیها هم بی خیال بهار هستند، چون بی خیال دنیا هستند.خلاصه هر کسی بهار را به گونهای میبیند که میبیند.