بیوگرافی بهروز بوچانی
چـقـدر مفـید بـود ؟

بهروز بوچانی کیست

نام : بهروز
نام خانوادگی : بوچانی
نام به کردی : بەھرۆز بوچانی
سال تولد : ۱ مرداد ۱۳۶۲
محل تولد : ایلام
تحصیلات : کارشناسی ارشد جغرافیا و ژئوپلیتیک
سن : ۳۵ سال

5c55892b2a91c biyografy behrozbochani irnab ir بیوگرافی بهروز بوچانی

بیوگرافی بهروز بوچانی

بهروز بوچانی July 23, 1983 (متولد ۱ مرداد ۱۳۶۲ ایلام) روزنامه‌نگار و نویسنده ایرانی کرد است. شرح حال او با عنوان دوستی جز کوهستان ندارم که در اردوگاه پناهندگان مانوس نوشته شده، برنده گران‌ترین جایزه ادبی استرالیا، جایزه‌های ویکتوریا برای ادبیات و ویکتوریای آثار غیرداستانی ۲۰۱۹ مجموعاً به ارزش ۱۲۵،۰۰۰ دلار استرالیا شد. او برای شرکت در مراسم جایزه اجازه نیافت از اردوگاه مانوس خارج شود. او از سال ۲۰۱۳ در مانوس گرفتار بوده‌است.

بهروز بوچانی

بهروز بوچانی برنده بزرگ‌ترین جایزه ادبی استرالیا
بهروز بوچانی، پناهجوی کرد ایرانی مقیم جزیره مانوس، روز پنج‌شنبه به عنوان برنده بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جایزه ادبی استرالیا معرفی شد.

به گزارش روزنامه بریتانیایی گاردین، آقای بوچانی شش سال است که در جزیره مانوس در نزدیکی پاپوآ گینه نو در انتظار پذیرش پناهندگی خود است و به همین دلیل هم اجازه حضور در مراسم جایزه ادبی را نیافت.

بهروز بوچانی روز پنج‌شنبه به عنوان برنده جایزه ۲۵ هزار دلاری ویکتوریا و جایزه صد هزار دلاری ادبیات انتخاب شد.

این کتاب اول آقای بوچانی است و از زبان فارسی به انگلیسی برگردانده شده است.

رمان او «هیچ دوستی جز کوه‌ها» نام دارد.

بهروز بوچانی این کتاب را در قالب پیام کوتاه موبایلی نوشته و هر پیام را یکی‌یکی به خارج فرستاده است؛ او راه دیگری برای تماس گرفتن با دنیای خارج ندارد.

امید توفیقیان و مونس منسوبی کتاب بهروز بوچانی را ترجمه کرده‌اند.

 

5c55892c4ec5d biyografy behrozbochani irnab ir بیوگرافی بهروز بوچانی

بیوگرافی بهروز بوچانی

بهروز بوچانی حق ورود به استرالیا را ندارد و همچنان در جزیره مانوس پاپوآ گینه نو به سر می‌برد. بهروز بوچانی به همین دلیل نتوانست در مراسم اهدای جایزه‌اش در استرالیا حضور داشته باشد.

استرالیا سیاست سختگیرانه‌ای در قبال پناهجویانی دارد که سعی می‌کنند خود را با قایق به خاک آن کشور برسانند، و حتی اگر ثابت شود شخصی شرایط پناهندگی را دارد، اگر با قایق به استرالیا برسد، هرگز پناهندگی نخواهد گرفت.

بخشی از ‘رفیقی نه مگر کوهستان’
روزهای بی هدف/

پوچ و سردرگم/

اذهانی گرفتار موج‌های اقیانوس/

در جستجوی آرامش ذهن بر دشت‌های نو/

اما دشت زندان چون راهرویی است تا باشگاه مشت‌زنی/

و بوی عرق گرم که دارد همه را هرکجا دیوانه می‌کند.


دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *